صدوبیستودومین شماره فصلنامه «تعلیم و تربیت» پیش روی تربیتپژوهان قرار گرفت
فصلنامه علمی پژوهشی «تعلیم و تربیت» به همت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و به صاحبامتیازی وزارت آموزش و پرورش منتشر میشود. سردبیری این مجله بر عهده دکتر محمود مهرمحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس میباشد.
این فصلنامه که از بهار سال 1364 تا کنون به صورت مرتب به چاپ رسیده است، در صدوبیستودومین شماره خود، هفت مقاله به دانشورزان و پژوهشگران تربیتی عرضه کرده است. همچنین در بخش پایانی این شماره، به معرفی کتاب «سازمان و قوانین آموزش و پرورش ایران» نوشته دکتر احمد صافی پرداخته میشود.
مقالات مندرج در این شماره به این شرح است:
تبیین پژوهش استعلایی انتقادی در تعلیم و تربیت از دیدگاه باسکار
دکتر مجتبی پورکریمی، دکتر علیرضا صادقزاده، دکتر خسرو باقری و دکتر محمود مهرمحمدی هدف از این مقاله را تبیین پژوهش استعلایی انتقادی در تعلیم و تربیت از دیدگاه باسکار اعلام داشتند.
مراحل این پژوهش شامل فرآیندی است که طی آن باید از توصیف یک موضوع انضمامی مبهم به سوی انتزاع ساختارهای معنادار از آن حرکت کرد، این روش سپس به تبیین ساختارها با توجه به عوامل درونی و بیرونی میپردازد. در نهایت دانش حاصل از این تبیین را به منظور نقد و اصلاح عوامل محدودیتآفرین ترکیب میکند. این فرآیند شامل شناسایی مسئله، طرح سؤال استعلایی، توصیف پدیدههای پیچیده و لایهمند به گونهای انضمامی، تفکیک و انتزاع، استنباط فرآیندی به منظور شناخت سازوکارهای هر ساختار، باز توصیف و ترکیب جدید و در نهایت کنش است. این روش پژوهشی در تعلیم و تربیت شامل پنج اصل اساسی است. این اصول راهنمای مراحل پژوهش تربیتی میانرشتهای و شامل بررسی انضمامی، بررسی انتزاعی، کفایت تبیینی، حذف و اصلاح، ارائه بدیل و سیاستگذاری آموزشی هستند.
ارزشیابی آمادگی تحصیلی و عملکرد نهایی هنرجویان در رشته الکتروتکنیک شاخه فنی و حرفهای
دکتر علیاصغر خلاقی و دکتر اقبال قاسمیپویا ﻫﺪف از نگارش این مقاﻟﻪ را ﺗبیین میزان آﻣﺎدﮔﯽ ﻫﻨﺮجویان و ﻋﻤﻠﮑﺮد آﻧﺎن ﺑﻪ منزله ورودیهای رﺷﺘﻪ اﻟﮑﺘﺮوﺗﮑﻨﯿﮏ ﺑﺮای ﮐﺴﺐ ﻣﻬﺎرتهای ﻋﻤﻠﯽ و ﻧﻈﺮی و ﻧﮕﺮش ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﺷﺪه در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ درﺳﯽ و مقایسه آن ﺑﺎ ﻫﺪفهای ﻗﺼﺪ ﺷﺪه ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ درﺳﯽ اعلام کردند. این ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺎ بهرهگیری از ﺑﺨﺸﯽ از یافتههای تحقیقی ﺑﺎ ﻋﻨﻮان «ارزشیابی ﺟﺎﻣﻊ از ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ درﺳﯽ رﺷﺘﻪ اﻟﮑﺘﺮوتکنیک» نوشته شده است. پژوهش مذکور ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ میزان ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ و اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی درﺳﯽ اﺟﺮا ﺷﺪه و ﮐﺴﺐ ﺷﺪه، صورت پذیرفته اﺳﺖ. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از حیث ﻫﺪف، از ﻧﻮع ﭘﮋوﻫشهای ﮐﺎرﺑﺮدی و ارزشیابی و از ﻧﻈﺮ ﮔﺮدآوری دادهﻫﺎ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ – ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ میباشد. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی این تحقیق ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻨﺪ از ﻧﻈﺮ ﻣﺪﯾﺮان ﻫﻨﺮﺳﺘﺎنها ﻣﯿﺰان «آﻣﺎدﮔﯽ و ﻋﻼﻗﮥ ﻫﻨﺮﺟﻮﯾﺎن» ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ رﺷﺘﮥ اﻟﮑﺘﺮوﺗﮑﻨﯿﮏ ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ در ﺣﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ اﺳﺖ، در ﺣﺎﻟﯽﮐﻪ از ﻧﻈﺮ ﻫﻨﺮآﻣﻮزان در ﺣﺪ ﮐﻤﺘﺮ از ﻣﺘﻮﺳﻂ اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ هدفهای ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﺷﺪه ﺑﺮای درسهای ﺗﺨﺼﺼﯽ، ﻫﻨﺮﺟﻮﯾﺎن «ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ» ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ ﻧﺪارﻧﺪ؛ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ دﯾﮕﺮ، ﺗﻮاﻧﺎییهای ﻋﻠﻤﯽ ﻫﻨﺮﺟﻮﯾﺎن ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﺷﺪه ﺑﺮای اﯾﻦ رﺷﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ. در داوری ﮐﻠﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ در اﺟﺮای اﯾﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﺷﺎﺧصهای ﻧﮕﺮﺷﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﮥ ﻣﺼﻮب، ﻣﺤﻘﻖ ﺷﺪه اﺳﺖ.
رابطه خوشبینی تحصیلی و جهتگیری هدف شغلی با رضایت شغلی معلمان
دکتر رحیم بدریگرگری، دکتر منصور بیرامی و سمیه غلامی این پژوهش را به منظور پیشبینی رضایت شغلی معلمان مقطع ابتدایی با تاکید بر متغیر جهتگیری هدف و خوشبینی تحصیلی انجام دادهاند.
نمونه آماری این تحقیق از میان معلمان مقطع ابتدایی شهر تبریز، انتخاب شده است. نتایج نشان داد که میان رضایت شغلی، ابعاد خوشبینی تحصیلی و تبحرگرایی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین یافتهها نشان دادند که مدل مفهومی با دادهها برازشی مناسب دارد. متغیر خوشبینی تحصیلی و جهتگیری هدف بخش مهمی از رضایت شغلی معلمان را تبیین مینماید. از میان متغیرهای برونزای پژوهش، اعتماد و تاکید تحصیلی اثری مستقیم بر رضایت شغلی داشته است و خودکارآمدی تنها به صورت غیرمستقیم و به واسطه جهتگیری هدف تبحرگرایی رضایت شغلی را پیشبینی مینماید. عملکردگرایی، سهمی در پیشبینی رضایت شغلی نداشته است. مطالعه حاضر پیشنهادی برای برانگیختن رضایت شغلی معلمان ارائه میکند: با توجه به اثر پیشبینیکنندگی اعتماد و تاکید میتوان با تلاش جمعی مدیران و والدین، محیطی بهتر را برای معلمان و بهبود شغلی آنها برگزید.
تبیین ضرورت تربیت اوان کودکی (پیش از دبستان) مبتنی بر سنتزپژوهی شواهد تجربی معاصر
دکتر ابراهیم طلایی و حمیده بزرگ، هدف این نوشتار را تبیین چرایی و ضرورت توجه به تربیت اوان کودکی (تاک) از سوی افراد، گروهها و نهادهای ذیربط بیان کردهاند. در این جستار، تربیت اوان کودکی به صورت جامع و از همه ابعاد مد نظر بوده است. منظور از اوان کودکی، زیست کودک از بدو تولد تا ورود به پایه اول دبستان است که هم دوره پیش دبستان (توسط آموزش و پرورش) و هم دورههای سنی پایینتر را در مهد کودکها شامل میشود. یافتههای این سنتز نشان میدهد که ضرورت پرداختن به تربیت اوان کودکی از چهار منظر توجیه پذیر است: توجیه بیولوژیک (یافتههای پژوهشی حوزه عصب شناختی و مغز)، توجیه اقتصادی (تحلیل هزینه فایده)، توجیه آموزشی (عملکرد و پیشرفت تحصیلی مطلوب در طول دوره تحصیل) و توجیه اجتماعی (رشد منشها و کنشهای اجتماعی مطلوب در طول نوجوانی و بزرگسالی).
بررسی نقش سبک فرزندپروری والدین در اجتماعیشدن دانشآموزان مدارس راهنمایی (رویکردی اجتماعی-فرهنگی)
محمد حسیننژاد و دکتر حکمتالله عبداللهزاده پژوهش حاضر را با هدف بررسی تأثیر سبک فرزندپروری والدین بر شکلگیری نظام ارزشی و خودنظمبخشی تحصیلی دانشآموزان مدارس راهنمایی با تکیه بر رویکرد اجتماعی فرهنگی دانستند.
براساس نظریه ویگوتسکی کودک با همکاری والدین و از راه زبان و شناخت و ابزار، «تفکر درباره ارزشها» را از فرهنگ دریافت و درونی میکند. البته فرزندان در پذیرش ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز یک فرآیند میانفردی به درونفردی را میگذرانند، یعنی ارزشهای والدین را درونی میکنند و برای راهنمایی رفتارهای خود از آنها بهره میگیرند. والدین مقتدر با بهکارگیری قواعد و انتظارات معقول دگرنظمبخشی مناسبی فراهم میآورند، سپس فرزندان با بهرهمندی از گفتار خصوصی دستورالعملهای والدین را به خودآموزش میدهند و در نهایت گفتار درونی به خودنظم بخشی فرزندان آنها کمک میکند.
بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارتهای زندگی بر بهبود خودکارآمدی و جرأتورزی در دانشآموزان پایه اول متوسطه
دکتر مسلم پرتو این پژوهش را جهت بررسی تأثیر برنامه آموزش مهارتهای زندگی بر بهبود خودکارآمدی و جرأتورزی در دانشآموزان پایه اول دوره متوسطه انجام دادهاست. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشآموزان سال اول متوسطه شهر تهران میباشد و بر اساس یافتههای پژوهش، برنامه یا درس آموزش مهارتهای زندگی اجرا شده، فاقد اثربخشی معنادار در بهبود احساس خودکارآمدی و جرأتورزی است. همچنین، نتایج حاکی از آن است که همه مدارس مورد مطالعه (گروه آزمایش) دستکم در یکی از زمینههای مربوط به صلاحیتهای حرفهای و ویژگیهای معلمان یا در کیفیت برنامه اجرا شده دارای کاستی و مشکل اساسی هستند؛ بهطوریکه حتی یک مدرسه هم بر حسب عوامل مذکور دارای شرایط قابل قبول و مناسب نیست. برنامه اجرا شده درس آموزش مهارتهای زندگی به دلیل ضعف و کاستیهای اساسی در زمینه برنامه اجرا شده و صلاحیت و ویژگیهای معلمان، فاقد تأثیر معنادار در ارتقای خودکارآمدی و جرأتورزی دانشآموزان است.
اثربخشی آموزش شنا بر خودکارآمدی دانشآموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر تهران
مهناز تسلیمی، دکتر پریسا ایراننژاد و دکتر زهرا لبادی پژوهش حاضر را به منظور بررسی اثربخشی آموزش شنا بر خودکارآمدی دانشآموزان دختر دوره ابتدایی اجرا کردهاند. جامعه آماری این پژوهش، دانشآموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر تهران بودند. با توجه به نتایج آزمونها و بررسی آنها، اثربخشی آموزش شنا بر خودکارآمدی عمومی و دو حیطه اجتماعی و عاطفی با احتمال بسیار قوی تایید شده است. در حیطه جسمی و تحصیلی خودکارآمدی، تفاوت معناداری مشاهده نشده است. اثرات سازنده آموزش شنا بر خودکارآمدی دانشآموزان نشان میدهد که میتوان با برنامهریزی دقیق آموزشی، دانشآموزان را توانمند ساخته و زمینههای رفتار سالم را بنا نهاد.
علاقهمندان به مطالعه متن کامل این مقالات میتوانند به تارنمای پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در این پیوند مراجعه فرمایند.