سوره اندیشه از بیمقامی معلم نوشت
پایگاه خبری رب: به گزارش خبرگزاری مهر، سوره اندیشه پروندهای با هدف واکاوی مقام و منزلت معلم در ایران منتشر کرد. در این پرونده آثاری از دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر خسرو باقری، دکتر محمد روزبهانی و ترجمهای از هنری ژیرو(Henry Giroux) منتشر شد و در تارنمای www.sooremag.ir در دسترس کاربران قرار دارد.
مقالات منتشر شده در این پرونده از این قرار است:
مقام معلم: رضا داوری اردکانی
متنی که از دکتر داوری اردکانی در این پرونده بازنشر یافته است در اصل نوشتهای است از ایشان در مورد مقام معلم که سال ۱۳۵۶ در یادگارنامه حبیب یغمایی چاپ شده است. در دسترس نبودن این یادنامه و پا برجا ماندن مباحث این مقاله، دلیل و انگیزهای شده تا سوره اندیشه به بازنشر این متن بپردازد. به ویژه اینکه این نوشته در کتابهای دکتر داوری اردکانی منتشر نشده است و همچنان احساسا میشود جایش در کتاب درباره تعلیم و تربیت در ایران(تهران، نشر سخن، ۱۳۹۱) خالی است.
داوری در این مقاله، امکان سخن گفتن از مقام معلم در ادبیات علوم تربیتی مدرن را به چالش میکشد و بر چنین پایهای، این سوال را پیش روی ما مینهد: «علم تعلیم و تربیت جدید مفید است اما گمان نمیکنم بتوان بر مبنای آن در باب مقام چیزی گفت؛ زیرا در آن معلوم نمیشود که چه باید تدریس شود بلکه میگویند چگونه تدریس کنیم» و در ادامه گوشزد میکند: «اما غرض و غایت و برنامه تعلیم و تربیت از کجا آمده است؟ آیا علمای تربیت و مربیان، واضع ارزشهایی هستند که در تمدن و در مدرسه معتبر است؟ نه! آنها ارزشهای موجود را تأیید و تثبیت میکنند. در این تعلیم و تربیت معلم چه مقامی دارد؟ در بهترین وضع و صورت، این معلم برای شغل معلمی تربیت شده و یادگرفته است که مواد برنامه را چگونه بیاموزد. او طبق برنامه درس میدهد، کتاب درسی او را دیگران نوشتهاند، روش تعلیم را هم به او یاد دادهاند و گفتهاند مطالب معینی را باید در مدت معینی تدریس کند.»
دیالوگ معلم و فیلسوف: خسرو باقری
در این پرونده از دکتر باقری نوشتهای کوتاه با عنوان «دیالوگ معلم و فیلسوف» منتشر شده است که در واقع گزیدهای از کتاب گفتوگوی معلم و فیلسوف(تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۹۲ ) است. اثر مذکور گفتوگویی انتقادی به سیاق گفتوگوهای سقراط است که میان معلم و فیلسوف تعلیم و تربیت شکل میگیرد. این کتاب در شش فصل با عنوانهای «چرا فلسفه؟»، «فلسفه و فیلسوفان»، «نظر و عمل»، «فلسفه و تعلیم و تربیت»، «چرا و چگونه تحلیل کنیم؟» و «تعلیم و تربیت: بومی یا جهانی» تنظیم شده است.
هدف از نگارش کتاب «گفتوگوی معلم و فیلسوف» جلب توجه معلمان به پرسشها و پاسخهای مختلف در فلسفه تعلیم و تربیت و تبیین این ایده است که یک معلم چرا باید با مباحث فلسفه تعلیم و تربیت آشنا شود و از این طریق، به خودآگاهی بیشتری نسبت به اهداف، بنیادها و فرایند تعلیم و تربیت دست یابد.
معلم بهمثابه روشنفکر: هنری ژیرو، ترجمه مهدی معافی
معلم بهمثابه روشنفکر عنوان مقالهای است که هنری ژیرو نوشته و مهدی معافی ترجمه کرده است. نظریهپردازان انتقادی در حوزه آموزش و پرورش، با توجه به زمینهها و خاستگاههای فکری خود به سه گروه اصلی قابل تقسیمبندی هستند. گروهی از آنها بر اهمیت و تأثیرات «برنامه درسی صریح و آشکار» در «بازتولید آگاهی» تأکید نمودهاند که پائولو فریره وایوان ایلیچ از این دستهاند. گروه دیگر با تأکید بر «برنامه درسی پنهان» به «نظریه تطابق» یا «نظریه بازتولید» پرداختهاند و به افرادی همانند ساموئل بولز و هربرت جینتیس باید اشاره کرد. گروه آخر نیز در زمینه اندیشههای پستمدرن به سوی دیدگاهی با عنوان «نظریههای مقاومت» روی آوردهاند. نقطه عزیمت دسته آخر که در حال حاضر به وسیله افرادی چون هنری ژیرو و مایکل اپل رهبری میشود، مفاهیم «تضاد» و «مقاومت» بوده است.
آنها با رد هر دو دیدگاه محافظهکار و رادیکال، به برنامه درسی بهعنوان گفتمان پیچیدهای مینگرند که نه تنها در خدمت منافع طبقه مسلط است بلکه در عین حال دارای جوانبی است که امکان رهایی را نیز فراهم میسازد. ژیرو در اثر «معلمان بهمثابه روشنفکران دگرگونکننده» با آوردن عنصر روشنفکری در این تعبیر میخواهد این تلقی رایج را مردود اعلام کند که معلمان، صرفا محتاج کسب مهارتاند. به عبارت دیگر، ژیرو میکوشد با این تصور که تدریس، فن است و مدرس ذوفن در افتد. از نظر وی، معلم یک روشنفکر حرفهای است، یعنی اگر حرفه یا فنی هم دارد باید با اندیشه و فکر بپیوندد. حال، باید پرسید که روشنفکری معلم برای چیست؟ و این پرسشی است که ژیرو در تلاش است بدان پاسخ دهد.
آموزش و پرورش از رسانه میترسد: محمد روزبهانی
در بخش دیگری از این پرونده، مقالهای از دکتر محمد روزبهانی با عنوان «آموزش و پرورش از رسانه میترسد» بازنشر یافته که پیش از این در سخن معلم منتشر شده است. وی در این متن از قهر و رویگرداندن آموزش و پرورش از رسانهها شکوه و گله میکند: «آموزش و پرورش اجازه نمیدهد رسانه ها وارد حریمش شوند و از آنها میترسد. معلمان نیز به رسانهها حساسیت دارند و به محض اینکه نقدی گزنده از رسانهای میبینند آشفته میشوند و واکنش نشان میدهند. این ترس و حساسیت باعث شده که هیچ رسانهای نمیتواند یا نمیخواهد وارد موضوعات و مسائل آموزش و پرورش شود و در نتیجه نبود رسانهها، موضوع آموزش و پرورش به موضوع روز جامعه بدل نشده است». وی در ادامه یادآور میشود: «در دنیای امروز، هیچ فرد یا گروهی نباید از نقد رسانه ترس داشته باشد و اینکه اجازه ندهد که رسانهها وارد عرصه فعالیتشان شوند. با حضور رسانهها میتوان مشکلات و مسائل آموزش و پرورش را بهعنوان مسائل و مشکلات ملی مطرح کرد و جامعه را حساس نمود».
مساله مقام معلم: سجاد بیات
سجاد بیات در نوشتهای با عنوان «مساله مقام معلم» تلاش دارد از وجه مسالهگون این بزرگداشت پرسش کند و این سوال را به میان میکشد: «معلمی مقام است یا حرفه؟ اگر معلمی، مقام است پس چه نیازی به گرامیداشت و تجلیل دارد؟ و اگر حرفه است، چرا باید این حرفه را مورد تجلیل و تکریم قرار دهیم و چرا در کنار مقام معلمی، کسی سخن از مقام کارمندی به میان نمیآورد؟» وی در بخش دیگری از یادداشتش به انگارههای غالبی که بر روش و شیوه غالب بزرگداشت معلم سایه انداخته است، کنایه میزند و این شیوه را با طرح این پرسش به نقد میکشد: «در عمل، بهجز تأمین تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیاز مدارس کشور؛ تلاش برای رفع مشکلات معیشتی معلمان و ارتقای دانش و مهارتهای حرفهای آنان، چه تلاشی برای بزرگداشت مقام معلم کردهایم؟ اگر وجه غالب معلمی در روزگار ما، حرفه نیست پس چرا در سخنان و مصوبات، رفع مشکلات معیشتی معلمان و افزایش حقوق آنان، همواره مترادف و خانهزاد بحث از بزرگداشت مقام معلم بوده است؟»
برای مطالعه این پرونده می توانید به تارنمای سوره اندیشه به نشانی sooremag.ir مراجعه نمایید.