بیستویکمین شمارۀ دوفصلنامۀ «تربیت اسلامی» با هشت مقالۀ علمی پژوهشی منتشر شد
پایگاه خبری رب: بیستویکمین شمارۀ دوفصلنامۀ
«تربیت اسلامی» به سردبیری دکتر محمدجعفر پاکسرشت منتشر شد. در این شماره از
«تربیت اسلامی»، هشت مقالۀ علمی پژوهشی با فرنامهایی چون «بررسی مقایسهای سبک زندگی خانوادههای
شاهد و ایثارگر و خانوادههای عادی استان لرستان»، «اهداف واسطی تربیت در دوران کودکی
بر اساس رویکرد اسلامی عمل»، «بررسی اثربخشی آموزشهای مدارس قرآن بر مهارت روخوانی قرآن دانشآموزان مقطع ابتدایی»، «بررسی تأثیر
آموزش فعال بر خودانگیختگی دانشآموزان نسبت به نماز»، «تزکیه به مثابه تربیت سلبی
در برابر تدسیه به مثابۀ تربیت ایجابی»، «سبک برخورد اهلبیت(علیهمالسلام): با اندیشهها
و رفتارهای مخالف»، «مؤلفهها، ابعاد و مدارج تحول اخلاقی در قرآن کریم» و «روشهای
آموزش توحید افعالی در قرآن» پیشروی تربیتپژوهان قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری مهر، معرفی مختصری از هر مقاله در اختیار فرهیختگان گرامی قرار میگیرد.
بررسی مقایسهای سبک زندگی خانوادههای شاهد و ایثارگر و خانوادههای عادی استان لرستان
مهتاب سبزیان (دانشگاه تربیت مدرس)؛ محسن ایمانی (عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس)
هدف از اجرای این پژوهش بررسی مقایسهای سبک زندگی خانوادههای شاهد و ایثارگر با خانوادههای عادی استان لرستان است که به صورت توصیفی مقایسهای صورت گرفت. بدین منظور 460 نفر از افراد سرپرست خانوار خانوادههای شاهد و ایثارگر و خانوادههای عادی استان لرستان به روش نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی اسلامی (ILST) در ده مؤلفه (عملکرد اجتماعی، مسائل عبادی، باورها، مسائل اخلاقی، مسائل مالی، مسائل خانوادگی، سلامت جسمی، مسائل تعقلی و عملی، مسائل امنیتی، زمان شناسی) جمعآوری و با نرم افزار SPSS-19 تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که در مؤلفههای عبادی، باورها، اخلاقی، مالی، خانوادگی، جسمی، تعقلی، امنیتی، بین دو گروه نمونه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). اما در عملکرد اجتماعی و زمانشناسی تفاوتی وجود ندارد (05/0p>). همچنین نتایج نشان داد که بین زنان و مردان در کل مقیاس سبک زندگی و کلیه خرده مؤلفههای آن تفاوت معناداری وجود ندارد و بین کل مقیاس سبک زندگی و خردهمؤلفههای آن بر اساس سطح تحصیلات فقط در خرده مؤلفه زمانشناسی تفاوت معناداری وجود دارد)05/0p<). بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که برنامهریزی و اجرای آموزش، با هدف تقویت بیشتر سبک زندگی اسلامی ضروری به نظر میرسد.
اهداف واسطی «تربیت» در دوران کودکی بر اساس رویکرد اسلامی عمل
نرگس سجادیه (استادیار دانشگاه تهران و عضو انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران)؛ محمدرضا مدنیفر (عضو انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران)؛ خسرو باقری (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران)
پژوهش حاضر بر آن است تا با مفروض انگاشتن نظریه اسلامی عمل و چارچوب انسان شناختی آن، تصویری از دوران کودکی و اهداف فعالیتهای تمهیدی در آن فراهم آورد. روش مورد استفاده، روش بسط مفهومی است. در این راستا، ابتدا در تحلیلی استعلایی، شرطهای ضروری اهداف واسطی تربیت،استنباط شده و تلاش شده تا از میان آنها، آن دسته از شرطهایی که در دوران کودکی امکان تحقق دارند، در مقام اهداف تمهید در دوران کودکی تبیین شوند. برخی از این اهداف از این قرارند: سلامت، پاکی و قوت جسم، آشنایی اولیه با آموزههای دینی شامل پیامهای انسانی، مفاهیم، مناسک و مظاهر دین، افزایش قابلیت انتخاب و دستورزی با امیال درونی و افزایش گرایش معطوف به مصادیق خیر.
بررسی اثربخشی آموزشهای مدارس قرآن بر مهارت روخوانی قرآن دانشآموزان مقطع ابتدایی
حسین ضرغامی (دانشجوی دکتری علوم اجتماعی (جمعیتشناسی) دانشگاه تهران)؛ محمدحسین ضرغامی (دکترای سنجش و اندازهگیری دانشگاه علامه طباطبایی تهران)؛ حسن ضرغامی (کارشناسی ارشد آموزش ابتدایی)
در این مقاله، با رویکرد تحقیقی طرحهای آزمایشی کلاسیک، به ارزیابی تاثیرات آموزشهای مدارس قرآنی، که به صورت کلاسهای فوق برنامه در برنامه آموزشی مدارس اجرا میشود، بر روخوانی قرآن پرداخته شده است. برای این منظور، شهر بردسکن به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید و دو گروه از دانشآموزان مقطع ابتدایی این شهر به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل انتخاب شدند. از هر کدام از گروهها، قبل و بعد از برگزاری این کلاسهای آموزشی، آزمونی در زمینه مهارتهای قرآنی در بخشهای مختلف به عمل آمد، با این تفاوت که دانشآموزان گروه کنترل در این کلاسها شرکت نکرده بودند. یافتهها نشان داد که این دورههای آموزشی تأثیر مهمی بر مهارت روخوانی دانشآموزان ابتدایی میگذارد. بر اساس روشهای آماری به کار گرفته شده، شامل میانگین و انحراف استاندارد، نمودارهای شبکهای، آزمونهای ناپارامتری و به ویژه تحلیل کواواریانس، مشخص شد که بیشترین تأثیر، از طریق آموزشهای مربوط به لحن به دست آمده است. یافتهها همچنین تفاوت معناداری را بین دانشآموزان دختر و پسر از لحاظ میزان تاثیرگذاری نشان ندادند. به این ترتیب، میتوان گفت برگزاری این دورههای آموزشی در بهبود روخوانی قرآن مجید در دانشآموزان ابتدایی تأثیر مثبتی داشته است و دستکم به برخی از اهداف خود دست یافته است.
بررسی تأثیر آموزش فعال بر خودانگیختگی دانشآموزان نسبت به نماز
جمیله علمالهدی (عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی) ؛ زینب خاکسار (دانشگاه شهید بهشتی)
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش فعال بر خودانگیختگی دانشآموزان نسبت به نماز است . بدین منظور، مطالعه کیفی یک کارگاه آموزشی با موضوع آموزش مفاهیم کاربردی نماز، از حیث چگونگی تأثیرگذاری عناصر محتوا، ارزشیابی، فعالیتهای یادگیری و روابط معلم و دانشآموز بر خودانگیختگی دانشآموزان نسبت به نماز، به عنوان محور اصلی اهداف و سوالات تحقیق، انتخاب شده است. قضاوتها، انتخابها و آرزوهای 38 دانشآموز شرکت کننده در کارگاه، به عنوان منبع استنباط و ارزیابی وضعیت انگیزشی آنها، پس از شرکت در کارگاه و از طریق مصاحبه و مشاهده ی عملکرد آن ها، مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس نقشهی مفهومی استنباط شده در این پژوهش حاکی از آن است که بر اساس موضوع و موقعیت یادگیری و به میزان تأمین منابع انگیزش درونی (چالش، کنجکاوی، تخیل و کنترل) در عناصر کلیدی فرآیند یاددهی-یادگیری (محتوا، فعالیتهای یادگیری، ارزشیابی و روابط معلم و دانشآموزان) و در نتیجه، زمینهسازی مشارکت فعال (ذهنی – عملی) دانشآموز همراه با تجارب هیجانی و عاطفی مثبت، رشد چشمگیری در انگیزههای درونی دانشآموزان نسبت به یادگیری و رفتارهای خودانگیخته آنها به ویژه پایبندی آنها به نماز به وجود میآید. علاوه بر این، بهرهگیری از مربیان آگاه و توانا و نیز توجه به نقش خانواده، خصوصاً در حوزۀ تعلیم و تربیت دینی، تسهیلگر این فرایند خواهد بود.
«تزکیه» به مثابه تربیت سلبی در برابر «تدسیه» به مثابۀ تربیت ایجابی
عبدالعظیم کریمی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش)
یکی از چالشهای اصلی در تعلیم و تربیت امروز، غلبه یافتن وجه ایجابی آن بر وجه سلبی و هجوم بی امان طرحها و برنامههای فرهنگی و تبلیغی در مدارس و مراکز فرهنگی و تربیتی است که بدون توجه به اصل تزکیه (آمادهسازی و رغبتانگیزی) ارائه میشود و موجب ناهمخوانی و بلکه تعارض و تضاد بین دروندادها و بروندادها میگردد. در این مقاله سعی شده است وجه سلبی تربیت در قالب مفهوم قرآنی تزکیه از نظر مبانی، رویکرد و روش با وجه ایجابی آن مقایسه گردد تا از این طریق بتوان به الگوی برخاسته از تعالیم قرآنی و عرفانی تربیت بازگشت. دو گزاره بنیادی در رویکرد تزکیه به مثابه تربیت سلبی عبارتاند از شعار توحیدی «لا اله الا الله» و دیگری شعار «انا لله و انا الیه راجعون» که در اولی، نفی و سلب آنچه ما را از فطرت خویش دور میسازد، و در دومی، بازگشت و رجعت تعالی بخش به درون مایههای وجودی و تلاش برای فعلیت بخشیدن آنهاست.
سبک برخورد اهلبیت(علیهمالسلام): با اندیشهها و رفتارهای مخالف
محمدرضا کریمی والا (استادیار و عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه قم)
با توجه به اینکه یکی از شاخصهای مهم در سیره اهلبیت(ع) ستیز با آشفتگیهای تفرقه و فراگیر ساختن روح همدلی در عرصههای مختلف فکری و سلوک اجتماعی و سیاسی است، تا از اندیشهها و رفتارهای متفاوت، برآیندی مثبت در مسیر تکامل جامعه پدید آید، هدف این مقاله، پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا مقتضای چنین سیرهای، با در نظر گرفتن اندیشهها و آرای متغایرِ افراد که بستر تنوع و حتی اختلافِ توقعها، سلیقهها و مواضع میشود و میتواند منشأ از هم پاشیدگی انسجام جامعه اسلامی گردد، در پیریزی همدلی اجتماعی چیست؟ این تحقیق، با روش اسنادی ـ تحلیلی و در راستای ترسیم مختصات جامعه سازوار و متکامل، به این نتیجه رسید که سبک زندگی معصومین(ع)، در قبال آرا و رفتارهای مخالف، بر مبنای تنوع گرایی همراه با انسداد بیراهههای گمراهی و انحراف فکری و نمایاندن حق ناب از طریق تضارب اندیشهها و دیدگاههای متقن و انتظام یافته بر پایۀ اصول عقلانی و حریم اراده الاهی است.
مؤلفهها، ابعاد و مدارج تحول اخلاقی در قرآن کریم
فاطمه وجدانی (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به یک نظریه رشد و تحول اخلاقی متناسب با مبانی فکری و فلسفی اسلامی است که بتواند تمام مولفه های موثر در تخلق به اخلاق را تحت پوشش قرار دهد و ارتقای اخلاقی را مرتبهبندی کند. روش انجام پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها نشان داد که رشد اخلاقی دارای پنج مولفه اساسی است که به نوبه خود مشتمل است بر چهار مولفه رشد شخصی (معرفت، عواطف، ایمان و ملکات اخلاقی) و یک مولفه زمینهساز (جامعه صالح و الگوهای اخلاقی) و رشد همۀ این مؤلفه ها شرط لازم برای رشد و تحول اخلاقی است. سپس مدارج سه گانه تحول اخلاقی (مرتبه اخلاق انسانی، مرتبه اخلاق دینی متعارف و مرتبه اخلاق دینی عرفانی) تبیین و تشریح شد و در نهایت، بر اساس یافته ها، پیشنهادهایی برای بهبود برنامه های تربیت اخلاقی ارائه گردید.
روشهای آموزش توحید افعالی در قرآن
حسن شکراللهی (عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور)؛ محمد داودی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه)
هدف این مقاله بررسی روشهای آموزش توحید افعالی در قرآن است. توحید افعالی یکی از مراتب توحید است و مصادیق متعددی دارد که مهمترین آنها توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و توحید در مالکیت است. این تحقیق که با استفاده از قواعد تفسیر انجام شده، نشان میدهد که برای آموزش مصادیق اصلی توحید افعالی در قرآن از روشهای: مفروض گرفتن، القای مستقیم، توجه دادن به فطری بودن توحید افعالی، برانگیختن تفکر، استدلال، برانگیختن عواطف و احساسات، و ارائة نمونههای عینی و نقل سرگذشتهای واقعی استفاده شده است.
علاقهمندان برای مطالعه متن کامل این مقالات میتوانند به تارنمای رسمی دوفصلنامه علمی پژوهشی تربیت اسلامی مراجعه کنند.