اولین کتاب انجمن فلسفه تعلیموتربیت ایران با عنوان «روایتهایی از فلسفهتعلیموتربیت» منتشر شد
پایگاه خبری رب: انجمن فلسفه تعلیموتربیت ایران بر آن شد تا مجموعهای به منظور «معرفی رشته فلسفه تعلیم و تربیت و ماهیت آن» و با محور قراردادن «تجربه زیسته و فهم شخصی» جمعی از اساتید و دانشجویان فلسفه تعلیم و تربیت (با گرایشها و علایق پژوهشی مختلف)» منتشر نماید. حاصل این تلاش، در قالب کتابی به نام «روایتهایی از فلسفه تعلیموتربیت: یادداشتهایی از دانشآموختگان و دانشجویان فلسفه تعلیموتربیت، بهضمیمه مصاحبه با دکتر خسرو باقری» منتشر شده است. نشر «کتاب فردا» بهعنوان ناشر تقدیرشده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران این اثر را با شمارگان 1100 نسخه در قطع رقعی و در 189 صفحه با بهای 80000 ریال به چاپ رسانده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، گروه مؤلفان این اثر در مقدمه کتاب، این سوالات را محور نگارش این مجموعه ذکر کردهاند:
- بر اساس فهمی که از رشته فلسفه تعلیم و تربیت پیدا کرده، چه انتظاراتی از رشته به حق است و چه انتظاراتی نادرست است؟ بهعبارت دیگر این رشته چه هست و چه نیست؟
- در جامعه امروزی ایران، رسالتهای این رشته چیست؟
- قلمرو مطالعاتی و پژوهشی رشته فلسفه تعلیم و تربیت چیست؟ عمده مباحث مطرح در فضای جهانی و ایرانی این رشته کدام است؟
- جایگاههای دانشآموختگان این رشته در فضای فرهنگی-آموزشی ایران کجاست؟ در چه جایگاههایی میتوان از کارکردهای این رشته سخن به میان آورد؟ فرصتهای شغلی که میتوان برای آنها نام برد، چه هستند؟
- علاقهمندانی که میخواهند بهطور جدی در این رشته فعالیت کنند چه ویژگیهایی (علایق، تواناییها و غیره) باید داشته باشند؟ اصلاً میشود ویژگیهای خاصی را نام برد؟
- دانشجوی رشته فلسفه تعلیم و تربیت در حوزههای مطالعاتی، چه آثاری را باید حتماً بخواند؟ چه مهارتهایی باید کسب کند؟
- پیشنهاد میشود دانشجوی این رشته در چه محافلی شرکت کند و با چه گروهها و مراکزی در تماس باشد؟ چه نشریاتی و سایتهایی را بخوانند؟
گفتوگوی نخست این کتاب در تاریخ چهارم دیماه 1392 به کوشش مجتبی همتیفر دانشجوی دکتری فلسفهی تعلیموتربیت دانشگاه فردوسی مشهد و حبیبالله رحیمپور ازغدی، کارشناس ارشد فلسفه تعلیموتربیت از دانشگاه تهران با دکتر خسرو باقری صورت گرفته است.
دکتر باقری در بخشی از پاسخ به سؤالی پیرامون ماهیت این رشته، چنین بیان داشتهاست: «فلسفه تعلیم و تربیت یعنی بهطور فلسفی درباره تعلیم و تربیت اندیشیدن و بررسی کردن.»
در این مصاحبه 47 صفحهای، به گپ و گفت پیرامون مسائلی از قبیل مفهوم فلسفه تعلیموتربیت، نسبت فلسفه و تعلیم و تربیت، نسبت فیلسوف با عمل، انتظارات بهحق از رشته، میانرشتهای بودن این حوزه مطالعاتی، ویژگیهای دانشجویان این رشته، رسالت فلسفه تعلیموتربیت، فرصتهای کاری و جایگاه دانشآموختگان رشته، کتابها، منابع و نشریات مطرح در این رشته و موضوعات متعدد و جذاب دیگری پرداختهشده است.
دکتر یحیی قائدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی در بخشی از اولین یادداشت این کتاب با عنوان «فلسفهی تعلیم و تربیت چیست؟» چنین نوشته است: «فلسفه در معنای فلسفیدن به سه گونه با تعلیم و تربیت ارتباط پیدا میکند: الف) فلسفه با تربیت برابر است؛ ب) فلسفیدن بهعنوان یک مهارت؛ ج) فلسفه ورزی درباره تعلیم و تربیت.»
یادداشت بعدی با عنوان «رشتهای به نام فلسفهی تعلیموتربیت» به قلم دکتر نرگس سجادیه، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران نگاشته شده است. ایشان در قسمتی از یادداشت خود نوشته است: «همه مطالعات، پژوهشها، سیاستگذاریها و فعالیتهای تربیتی مطرح در این رشته، افراد ویژهای را به خویش میخوانند. افرادی که صبور، عمیق و باحوصله باشند».
دکتر مراد یاری دهنوی، عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید باهنر کرمان، در باب این که فلسفه تعلیموتربیت چه نیست؟ در یادداشت «گذری در کوچهباغ فلسفهی تعلیموتربیت» بیان میکند: «فلسفه تربیت، علیرغم پیشوند عملی و کاربردی تعلیم و تربیت در عنوانش، رشتهای چندان عملی نیست؛ یعنی نباید انتظار داشت که دانشآموخته این رشته، با انواع و اقسام مهارتها و روشهای تعلیم و تربیت کودکان و دانشآموزان سنهای مختلف آشنا شود و بتواند همچون طبیبی برای هر درد و مشکل تربیتی نسخهای شفابخش بنویسد».
«به نظر میرسد علاقهمندانی که قصد دارند بهطورجدی در این رشته فعالیت کنند، در وهله نخست بایستی علاقهای جدی به مسائل فرهنگی جامعه (فرهنگ جامعه جهانی بهطورکلی و فرهنگ جامعه خود بهطور خاص) داشته باشند، بهطوریکه این مسائل و پرسشهای اساسی ناشی از آن، دغدغه مهمی برای آنان محسوب میشود»؛ این بخشی از نوشته دکتر رضا محمدی چابکی، عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشت «درآمدی مختصر به ماهیت و قلمرو فلسفه تعلیم و تربیت» میباشد که در صفحه 91 این اثر درج شده است.
«تأملی در چیستی رشته فلسفهی تعلیموتربیت» به قلم دکتر حسین باغگلی، عضو هیئتعلمی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، یادداشت بعدی این کتاب است. ایشان در بخشی از نوشته خود مطرح میکند: «اگر بخواهم درباره جایگاه این رشته در ایران سخنی گفته باشم، به نظر من رشته فلسفه تعلیموتربیت در ایران، در مرحله «هویتیابی» است. واقعیت این است که نظام آموزش پرورش قبل از انقلاب اسلامی، مقلد و تابع الگوهای موجود در نظامهای تربیتی کشورهای اروپایی بود. پس از انقلاب اسلامی نیز از یکسو تفکری خام، مبنی بر اینکه با توجه بهاتفاق نظر در بهرهگیری از آموزههای اسلامی، جایی برای نظریهپردازی در آموزشوپرورش نمیگذارد و محدودسازی دامنه تربیت به تعلیم و تربیت از سوی دیگر، زمینه حضور فلسفه تعلیم و تربیت در نظام تربیتی را محدود نمود. این مهم ادامه مسیر تحولات آموزشوپرورش را در سه ده گذشته، به سمت تقلید دوباره از نظامهای جاری دنیا کشاند.»
دکتر فرشته آلحسینی، دانشآموخته رشته فلسفه تعلیم و تربیت از دانشگاه تربیت مدرس، در یادداشتی با عنوان «در جستوجوی معنای فلسفه تعلیم و تربیت» دربارۀ جایگاه دانشآموختگان فلسفه تعلیموتربیت مینویسد: «اگر بخواهم این دیدگاه را شخصیتر کنم و از تصور خودم بهعنوان دانشآموخته این رشته بگویم، آن را تصوری «مثبت» و «مبهم» معرفی میکنم. مثبت بدین معنا که به خیر فهمی که بدان مسلح شدهام خوشبینم؛ هرچند برای اثبات آن برای تربیت راه درازی در پیش دارم. (...) مبهم بدین معنا که جاده پیش رویم مهآلود است، نه جادهای با پیچوتابهای مشخص و یک افق واضح و روشن در انتها».
شرط سودبخشی تحصیل در رشته فلسفهتعلیموتربیت، در یادداشت «نکاتی در باب رشته فلسفه تعلیموتربیت» به قلم محمد ضیاییمؤید، دانشجوی دکتری فلسفه تعلیموتربیت دانشگاه تهران، چنین بیان شده است: «در سوی دیگر معامله، شما نیز باید آورده مناسب داشته باشید، وگرنه نتیجه معامله سودبخش نخواهد بود و هم رشته و هم شما زیان خواهید کرد. لازم است ببینید که علاقه و توانایی به مطالعه، دقت در استدلالها، نگاه به معضلات فرهنگی و تربیتی، کار با کودکان، گفتوگو و مجادله و هر چیزی که به فلسفه و تربیت مربوط بشود دارید یا خیر؟ به تمام اینها همت و انگیزه را نیز اضافه کنید که لازمتان میشود».
و اما در صفحه 139 کتاب میتوانید یادداشتی از سیدنقی موسوی، دانشجوی دکتری فقهالتربیه جامعهالمصطفی العالمیه با عنوان «رشته فلسفه تعلیموتربیت در یک نگاه» را بخوانید. وی پیرامون بحث فرصتهای شغلی دانشآموختگان فلسفه تربیت تاکید میکند: «صرفنظر از عدم شایستهسالاری و عدم تخصصگرایی در برخی از مراکز، دانشآموختگان این رشته در مشاغل مربوط به آموزشوپرورش و آموزش عالی جذب میشوند. البته روشن است که اخذ دکتری در این رشته، فرصت بهتری برای تدریس، تألیف و پژوهش فراهم مینماید؛ هر چند راهی پرپیچوخم و پر سنگلاخ در پیشرو است. مهم، انتخاب آگاهانه اهداف و نوع نگاه دانشجو به تحصیل است».
«فلسفه تعلیموتربیت همچون پایههای ساختمان است که اگرچه در نمای ظاهری نمود ندارد، اما کل اجزای ساختمان بر آن علم شدهاند و سستی آن منجر به سقوط بنا میشود.» این جملات، نظر سمانه خلیلی، دانشجوی دکتری فلسفه تعلیموتربیت دانشگاه تهران است که در یادداشتی با عنوان «در بیان چیستی فلسفه تعلیموتربیت» مطرحشده است.
علی لطیفی، دانشجوی دکتری رشته فلسفه تعلیموتربیت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در یادداشتی با عنوان «درباره رشته فلسفه تعلیموتربیت» در پاسخ به سؤال «من چگونه این رشته را انتخاب کردم؟» بیان داشته است: «فکر میکنم آشنایی پیشینم با منابع و متون دینی، بسیاری از مباحث اسلامی درباره انسان و تربیت و همچنین فلسفه اسلامی و غربی، تأثیر قابلتوجهی بر زیست من در این رشته داشته است. بیتردید، ارتباطم با واقعیت عملی تعلیم و تربیت و پدیدهها و موقعیتهای تربیتی و آموزشی و نظریههای تربیتی که به دنبال تفسیر و توجه این پدیدهها و موقعیتها هستند، عاملی مهم، تأثیرگذار و بیبدیل در فعال نمودن مختصر اندوختههای نظریام بوده است».
«فلسفه تعلیموتربیت اسلامی، تعلیم و تربیت اسلامی نیست!» عنوان یادداشتی از زهرا مینایی، دانشجوی دکتری فلسفهی تعلیموتربیت دانشگاه علامه طباطبایی و عضو اندیشکده تعلیم و تربیت دال است. مینایی در بخشی از این نوشته بیان کرده است: «دغدغه بسیاری از افرادی که به این رشته میآیند، تحول در علوم تربیتی و آموزشوپرورش است. آنچه در رشتههای دیگر به دلیل درجه اول بودن و علمی بودن، به دست نمیآید، در رشته فلسفه تعلیموتربیت به دلیل بنیادین و مبنایی بودن، میتوان برآورده ساخت.»
مجتبی همتیفر، دانشجوی دکتری فلسفهی تعلیموتربیت دانشگاه فردوسی مشهد و مدیر اندیشکده تعلیم و تربیت دال، عنوان «هفت تصور من از فلسفهی تعلیموتربیت» را برای یادداشت خود برگزیده است و پس از بیان هفت معنای متصور برای فلسفه تعلیموتربیت نگاشته است: «وقتی سخن از یک رشته دانشگاهی است، بحث آینده شغلی آن و فوایدش هم مرود پرسش قرار میگیرد، بارها شده که اقوام و دوستانی از رشتهام میپرسند و میگویند «آخرش چه میشوی؟» گاهی برای اینکه پاسخ کوتاه و قانعکنندهای بدهم میگویم: «استاد دانشگاه!». در ظاهر مبدأ پاسخ شاید خندهدار باشد، اما در ذهن بسیاری از دانشجویان ارشد و دکتری این رشته، این یک پاسخ کاملاً جدی است.»
علاقهمندان به مطالعه این کتاب میتوانند با مراجعه به پایگاه کتاب فردا، این اثر را همراه با تخفیف خریداری نمایند.